دادگاههای خانواده پر از دختراییه که فانتزیشون ازدواج با یک مرد پولدار، قدبلند، چهارشونه و سیکس پکدار بوده که بهش رسیدن و حالا به خاطر اخلاق افتضاح و نداشتن تفاهم، ازش جدا شدند!
____
یکی از بزرگترین مشکلات ما در روابط عاطفی این است که به جای طرف مقابلمان با آرزوهایمان ازدواج می کنیم!
خیلی از ما به کسی که منتظر است تا شاهزادهای با اسب سفید از راه برسد و او را خوشبخت کند میخندیم ولی به خودمان که میرسد دقیقا همین انتظار را از طرف مقابلمان داریم.
اگر شما در تلهء محرومیتعاطفی افتاده باشید احتمالا تصویری که از عشق در سر دارید خیلی شبیه یک شوالیه اسب سوار است. کسی که همیشه شما را درک و حمایت می کند، از فرط عشق جز به شما نگاه نمیکند، در خیابان دست در دست یکدیگر قدم میزنید و بوسههای پنهانی برای هم میفرستید. اولویت اول و آخرش عشق شما است و همیشه با شمشیر آخته آماده است تا از شما دفاع کند.
مشکل از جایی پیش میآید که یادمان میرود این تصویر رومانتیک اغراق شده فقط در ذهن ما است و آدم واقعیای که با او در ارتباط هستیم هیچ ربطی به این تصویر ذهنی ندارد و احتمالا در خیلی از موقعیتها شبیه تصویر ذهنی ما رفتار نمیکند.
افرادی که در تله محرومیت عاطفی هستند در کودکی بقدر کافی لوس نشدهاند و به آنها محبت و توجه کافی نشده بنابراین ظرفیت خالی بیست یا سی سال گذشته خود را میخواهند یکجا از طرف مقابلشان بگیرند برای همین مدام به او نق میزنند که "چرا آنطور که باید من را دوست نداری؟!".
واقعیت این است که پارتنر ما یک آدم معمولی با محدودیتهای واقعی است و اگر خیلی زرنگ باشد بقدر یک آدم عادی میتواند به ما عشق بدهد و نمیتواند کم کاریهای افراد مهم زندگی ما را جبران کند. بنابراین اگر در هر رابطهای که میروید توقعات عاشقانه تان برآورده نمیشود و هنوز منتظرید کسی پیدا شود تا آنطور که شما میخواهید دوستتان داشته باشد، نگرانم انتظارتان خیلی طولانی شود!