خیلیها فکر میکنند، زشتترین بخش بدن شان بینیشان است! بعضیها هم با دهانشان مشکل دارند، فکر میکنند دهانشان خیلی زشت است! و دیگران زیادی هم شکم بزرگشان، مشکلشان است، فکر میکنند زشتشان کرده است.
همه اینها شاید زشت و زیبا باشد، اما:
میتوان گفت زشتترین یا زیباترین بخش انسانها، "ذهنشان" است؛
ذهن، مثل یک حفره عمیق،
پر میشود از خیلی چیزها؛
از شک،
از بدبینی،
از برداشتهای بد،
از نگاه پر غروربه دیگران،
از توقع و انتظار بیش از حد،
از خود بینی زیاد؛
از خشم و شهوت،
یا برعکس همهی اینها . . .
ذهن آدم ها گاهی تبدیل میشود به عضو زشت بدن؛
آنقدر بدن را زشت میکند که صدتا جراحی زیبایی هم کاری از پیش نمیبرد؛
کاش میشد
جای بینی،
جای شکم
و گونه یا چانه،
انسان "ذهنش" را جراحی کند.
هرچه کلمات بد بود،
هرچه افکار ناچسب و بد بینانه بود،
هرچه نادوستی و پرتوقعی بود،
میآورد بیرون،
جایش کلمات خوب تزریق میکرد
ذهناش را پر میکرد از چیزهایی که مردم وقتی میدیدنش،
از او حس قشنگی بگیرند
حس نرمی،
حس مهربانی
کاش آدمها را میشد اینجور عمل زیبایی کرد ؛ با ذهن زیبا
تلاش کنیم ذهنمان را زیبا کنیم!